سری دوم از آلبوم عکس نوشته و متن های زیبا و جدید درباره ی نامردی روزگار را ، در این مطلب از توپ تاپ و در سال ۹۸ و ۲۰۱۹ شاهد باشید ، آلبوم تصاویر نوشته دار و دیدنی از بی وفایی و نامرد بودن این روزگار همراه با جملات پانویس شده و زیبای کوتاه ، عکس پروفایل های اختصاصی و طراحی شده با موضوع روزگار نامرد همراه با تکست های خواندنی و معنی دار پسرانه و دخترانه.
روزی هم نوبت ما میرسه روزگار
روزگاری است که دست بوسان شیطان پاکند و دوستان خدا ناپاک….
دوره، دوره ی نامردی است !
هر چه رذل تر، باهوش تر! هرچه بی رحم تر،
زرنگ تر ! و مهربانی، حماقت معنی میشود
روزگار بر خلاف آرزوهایم گذشت
منم آن مرغ، آن مرغ که دیریست
به سر اندیشه پرواز دارم
سرودم ناله شد در سینه تنگ
به حسرت ها سرآمد روزگارم
روزگار نامرد،
کجای کارغلط بوده که امروز عشق راهیچ جا باورنمیکنیم
ﺭﻭﺯﮔــﺎﺭ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺷــﺪه…
ﺣﺘﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺨـﻨﺪﯾـﻢ،
ﻣﻨﻈـﻮﺭﻣـﺎﻥ ﭼﯿـﺰﻩ ﺩﯾﮕـﺮﯾﺴﺖ!
گاهی اوقات دلم تنگ طمع تلخ اشک هایم می شود
و آرام می بارم و می نوشم …
گویی قهوه ای تلخ از جنس حقیقت می نوشم …
چه کسی می گوید قهوه تلخ است؟
قهوه در برابر روز گار تلخم شیرین ترین نوشیدنی عالم حساب می شود
در این دنیای نامرد اگرغم هست
صبوری کن خداهم هست
اگردشمن کنارت هست
مخورغصه خداهم هست
اگر فقروفقیری هست
منال هرگزخداهم هست
اگر درعشق فریبی هست
چه غم لیکن خداهم هست
اگرتنهای تنهاهم شدی بازم خدایی هست
اشـک آخرین گزینه مردهاست …
و خاک بر سر روزگار اگر مردی به گزینه آخر خود برسد..
***************************
***************************
***************************
***************************
***************************
***************************
***************************
***************************
***************************
***************************
***************************
***************************
***************************
***************************
***************************
***************************
***************************
***************************
***************************
***************************
ساده نباش جانم !
قرار نیست هرکس که به تو لبخند زد ،
از سرِ مهربانی باشد
یا هرکس حرف هایِ قشنگ تحویلت داد ،
از سرِ صداقت و یکرنگی ……
این مردم عادت کرده اند
برایِ روزهایِ سردشان ،
کلاهِ همدیگر را بردارند …..
” هوا بس ناجوانمردانه سرد است ” جانم …..
کلاهت را محکم بچسب !
حواست باشد ،
ساده باشی ، سرما را خورده ای !
آن هم به وحشتناک ترین صورتِ ممکن …..
حواست باشد
مار باز خوبی نیستم
مدام روی عمرم قمار میکنم
آرزوهایم بزرگ نیست
ولی از آنها هم فرار میکتم
زمستان سرديست اينجا
پس چرا گله از بهار ميكنم
ميرسد عاقبت روزي
تُف به صورت روزگار ميكنم
انسان هایی هستند که که دیوار بلندت را می بینند
ولی به دنبال همان یک آجر لق میان دیوارت هستند که ،
تو را فرو بریزند …!
تا تو را انکار کنند …!
تا از رویت رد شوند …!
مراقب باش !
دست روزگار هلت میدهد ؛
ولی قرار نیست تو بیفتی ،
اگر بی تاب نباشی و خودت را به آسمان گره زده باشی ،
اوج می گیری …
به همین سادگی …
تو خوب باش ،
حتی اگر آدم های اطرافت خوب نیستند ،
تو خوب باش ،
حتی اگر همه از خوبی هایت سو استفاده کردند
تو خوب باش ،
حتی اگر جواب خوبی هایت را با بدی دادند ،
تو خوب باش ،
همین خوب ها هستند که زمین را برای زندگی زیبا می کنند
زندگی رقص واژگان است ؛
یکی به جرم تفاوت ، تنهاست …
یکی به جرم تنهایی ، متفاوت
روزگار غریبیست…. دیگر مهم نیست دیگری چگونه قضاوتت کند
مهم اینست ک وجدانت آسوده باشد
خاطرات هر چه باشد میگذرد…اما کاش ک لحظه هارا خوب و خوش بگذرانیم…با وجدانی آسوده خاطر بمیریم…
حیف از روزگار و آدمهایی ک وجدانیت و احترام و انسانیت و محبت و خوبیها در بینشان گم شده است…
آه ازینکه آنقدر پاک و صاف و ساده باشی
که کس نبیند تورا …….ک بگویی هر چه باداباد……… میگذرد
از مسیری آرام آرام زمزمه کنی ک دیگر اثبات بس است……
هر که خواهدت بخواهد……
هر کس نخواهد، نخواهد همین بس است
زندگی گذر آب روانیست ک همچنان جاریست
بگذار بگذرد این روزها و لحظه های زندگی…
آنکس ک توراخواهد میماند با عششششق
و آنکس ک تورا نخواهد میرود حتی با عشق…..
زندگی همین لحظه ست…
چ میدانیم چیست لحظه بعد…
همین لحظه را دریاب….
تلاش مکن ک خوبی….
جمله* مهم نیست* انتهاست
همین بس ست ک اینجا بن بس است……..
زندگی با دوستارانت عشق ست و بس
لحظه دیدار یاران عشق ست و بس
وداع با عشق،عششششق ست و بس
تلخی روزگار از جایی شروع میشه که خیلی چیزها رو میشه خواست اما نمیشه داشت
حرومت باشه این دنیا تو که از درد من شادی
از چوپانی پرسیدند روزگار چگونه است؟گفت از روزگار چیزی نمی دانم
اما پشم های گوسفندانم را که چیدم ، دیدم نیمی از آن ها گرگ اند
این روزگار مامانی به دل من رحمی نکرد
ای دل…برای آنکه نگیری چه میکنی
با روزگار دوری و دیری چه میکنی
بی اختیار بغض که می گیردت بگو
در خود شکست را نپذیری چه میکنی
بااین اتاق تنگ و شب سرد و گور تنگ
تو جای من…جز اینکه بمیری چه میکنی
ای عشق…ای قدیم ترین زخم روز گار
در گوشه ی دلم سر پیری چه میکنی
دست تو را دوباره بگیرم چه می شود
دست مرا دوباره بگیری چه میکنی
روزگار جالبییست،، مرغمان تخم نمی گذارد ،اما گاومان هر روز می زاید حسین پناهی
دل است دیگر بر هوای بیقرار یادها می شکند
می بازد می بارد و بر قرار بی وفای روزگار می ماند
می سازد می سوزد….می سوزد……
در روزگار آنروز ،مارا چه خوش دلی بود،، اینک در این زمانه نتوان بدید دلی خوش
به خنده ام نگاه نکن دلم خونه
و درد
به استخوانمان رسیده
اما هنوز
خودمان را نباخته ایم
و روزگار را زندگی میکنیم
و هنوز
آنقدر میخندیم که سرمان از این همه ناخوشی هایی
که مجبور به پذیرفتنش کردیم درد میگیرد.
تهیه کننده متن و آلبوم : توپ تاپ
مطالب پیشنهادی و داغ :
مجموعه متن های زیبا درباره ی خستگی از روزگار
عکس نوشته درباره تلخی روزگار برای پروفایل
متن های زیبا درباره روزهای سخت زندگی
